قالب وبلاگ


کد کج شدن تصاوير

دل و قلب
تاريخ : شنبه 22 آذر 1393برچسب:, | 20:55 | نويسنده : solmaz

    green-zippo-lighter-close-up-photo-hd-wallpaper1         

   میگن هیچ وقت از رو احساساتت تصمیم نگیر و قضاوت نکن...میگن همیشه احساس کار دسته آدم میده..اگه آدما از روی عقل تصمیم میگرفتن ک حالا باید قید همه چیو میزدن..
اگر زمانی که عقل و احساس یکی بگن چی؟؟؟اون موقع باید چیکار کرد؟اگر قلبت ی چیزی میگه اما این عقل خاک برسر که همیشه معیوس کننده است و همش جواب منفی میده باید چیکار کرد؟..جالب این جاست همیشه عقل درست میگه اما احساس نه...!!میگن احساس چشم آدم و کور میکنه..باعث میشه که هیچیو نبینی..ولی خب چیکار میشه کرد اگر طبق عقل رفت که قلبت میشه شبیه یه زغال سوخته شده ک وقتی دستش بزنی خاکستر میشه...چرا همیشه قلب تاوان پس میده..چرا همه ی دردا رو قلب تحمل میکنه..چرا همه ی اینا رو دوش این قلب بیچارست..آآآه..گناه قلب اینه که اسیر چ آدمایی بشه...میگن همه درد دارن اما مشکلات دارن..ولی ی چیزی و هیچ وقت نمیگن.!!اینکه همه آرزو دارن همه خواسته دارن همه احساس دارن قلب دارن..این قلبی که همیشه می تپه ..بخدا این احساس و همه دارن نه فقط بعضیا..اما متاسفانه بعضیا این احساس و زیره پاشون میزارن..اون بنده خداهایی که قلبشون و امانت میدن دسته کسی ولی بعد اون طرف قلبشو میشکنه مثل شیشه خورد خورد میشه..با این قلب .غرورش شخصیتش همه چیش میره زیره سوال؟ک چرا؟اون وقت این جا عقل سوال میپرسه..ولی دیگه هیچی دلی در کار نیست که بخواد جواب سوال و بده ..می مونه یکی اون انسان بی روح ک روزی این قلب توی جسمش توی روحش می تپید..و اون هم جوابی جز سکوت نداره..!!و قطرهای اشک!!ک مثل خون میریزن...
اگر احساس درده سر سازه پس چرا وجود داره..؟؟؟این دل بیچاره چ گناهی داره..؟؟؟وایساید!!!عه!!!ی لحظه!!نگا کنید اون آدم و ..یادم رفت که قلبش مرد همش بحثمون سره قلبه بود..:(
ولی من دلیل این همه اشک و غصشو میدونم اونم اینه که قلبش ی زمانی بود که دیگه نیست که دیگه رفت واسه همین دیگه قلبی نداره!!نفسش عمرش فقط یکی بود که دیگه اونم نداره!!چون اون یکی رفت واسه همین.........
از نظر من آدم همیشه باید از رو عقلش قضاوت کنه.ولی به احساسش هم فک کنه..ک بعدها چی میشه.....!!!


برچسب‌ها:
تاريخ : سه شنبه 18 آذر 1393برچسب:, | 22:9 | نويسنده : solmaz

چه تلخ است با بغض بنویسی....

با خنده بخوانند!!!

    

  


     یه شبایی اصلا نگذشت اما ما ازش گذشتیم...یه شبایی هم





بدگذشت...سخت گذشت...بادردگذشت...یه شبایی داد زدیم اما





جز دلمون هیچ کس صدامونو نشنید...یه شبایی همه چی بود به





جز اونی که باید می بود...یه شبایی هوا عجیب دونفره بود





اماهمون شبا ما بودیموتنهاییمون...یه شبایی نفسمون برید





ازاین همه بغض...یه شبایی نفس کم اوردیم اما دووم





آوردیم...یه شبایی فقط زنده بودیم زندگی نکردیم...یه شبایی





زنده هم نبودیم فقط بودیم...همین.

 

                 

همیشه یکی هست که درد دلت رو بهش بگی

وای از اون روزی که خودش بشه درد دلت.....!

                     


برچسب‌ها:
تاريخ : پنج شنبه 13 آذر 1393برچسب:, | 16:22 | نويسنده : solmaz

                   

    

مینویسم

 

نه برای اینکه بخونین و بگین عالیه

 

فقط برای اینکه خفه نشم

 

همین

 

کاش میدانستم چه کسی خوشبختی را به دل پر دردم هدیه خواهد کرد؟


کاش میدانستم چه کسی پازل احساس مرا کامل خواهد کرد؟


کاش میدانستم قرار شب های بیقراریم چه کسی خواهد بود؟


کاش میدانستم دست های کدام فرشته نوازشگر تن خسته ام خواهند بود؟


کاش میدانستم کدام چشم ها انتظارم را به پایان خواهند رساند؟


کاش میدانستم چه کسی روز وداعم ، گریان بر بالینم خواهد بود؟


کاش میدانستم آرزوهایم بارور یا عقیم خواهند ماند؟


و کاش میدانستم ...

 

 

 

 

 


برچسب‌ها: